سوته دلان
من صبورم اما...به خدا دست خودم نیست اگرمی رنجم یا اگر شادی زیبایی تو را به غم غربت چشمان خودم می بندم من صبورم اما... چه قدر با همه عاشقیم محزونم ! وبه یاد همه خاطرهای گل سرخ مثل یک شبنم افتاده به غم مغمومم.! من صبورم اما بی دلیل ازقفس کهنه شب می ترسم بی دلیل از همه تیرگی تلخ غروب و چراغی که تورا از شب متروک دلم دور کند..می ترسم! من صبورم اما .... آه..... این بغض گران صبر نمی داند چیست
نوشته شده در چهارشنبه 89/3/19ساعت
1:8 صبح توسط اشکان| نظر|
Design By : Night Skin |